علاج واقعه را پیش از وقوع باید کرد.

گزارش دبیر سیاسی اتحادیه دفتر تحکیم وحدت پیرو حضور میدانی ایشان در منطقه بیرم :
هفتهی گذشته بنده و یکی دیگر از اعضای دفتر تحکیم، سفری به منطقهی بیرم استان فارس برای بررسی و پیگیری مسئلهی آب شرب منطقه داشتیم. یکی از نکات جالب این سفر پیگیری مستمر خود اهالی منطقه برای حل مشکلشان از روشهای قانونی بود، به گونهای که اطلاع ما از چنین مسئلهای هم معلول همین پیگیری اهالی بود و بعدتر که ما با چند تن از اهالی ارتباط گرفتیم، دیگر ابعاد مسئله برایمان روشن شد. در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که برای بررسی دقیقتر و حرکت متوازنتر برای مطالبهگری نیاز است که از طرف اتحادیه دفتر تحکیم وحدت گروهی به منطقه بروند و ماجرا و ابعاد مختلف آن را به صورت میدانی بررسی کنند. بخش بیرم در تقسیمات کشوری چیزی حدود ۱۵هزار جمعیت دارد، در حالی که منطقهی تاریخی بیرم که بخشی از آن جزو شهرستان لارستان است و بخش دیگر جزو شهرستان لامرد است، چیزی در حدود ۷۰ هزار الی ۸۰ هزار جمعیت دارد که تقریبا تمام این جمعیت آب شرب ندارند و مجبورند با انواع مشکلات آبی دست و پنجه نرم کنند. این منطقه دارای دامداری بسیار باکیفیت و کشاورزی مرغوب -به شرط اصلاح روش- است. همچینین چیزی که خیلی توجهها را جلب میکند، ظرفیت تاریخی این منطقه است که میتواند منطقه را تبدیل به یک فضای گردشگری کند، لیکن این موارد نیاز به ایجاد زیرساختهای اولیه دارد که هنوز در این منطقه به طور کامل صورت نپذیرفته است.
چیزی که ما قبل از سفر میدانستیم، نبود آب شرب در دسترس برای مردمان این منطقه بود ولی چیزی که در خودمان به صورت میدانی از منطقه دیدیم، وقوع فاجعهای سهمگین در نزدیکی بزرگترین منبع گازی جهان یعنی عسلویه بود. از ابتدای ورود به منطقهی تاریخی بیرم در مسیر حرکت از سمت فرودگاه عسلویه، آبانبارهای فراوان گوشه و کنار جاده دیده میشد که به گفتهی اهالی تنها منبع آب برای اهالی روستاهای آن اطراف بود. فاصله را که بررسی کردیم متوجه شدیم اهالی روستاهای مختلف باید چندین کیلومتری را با فرغون و گالن بیایند و با حلبی از آبانبارها آب بکشند و بعد با دو گالن ۲۰ لیتری، به خانه برگردند، ساختار آب انبار به گونهایست که با بارش بارانهای فصلی، آب به زیر زمین رفته و طی فرایند از لابهلای خاک به سمت گودال آبانبار حرکت میکند، یعنی لازمهی رسیدن آب به آبانبار رد شدن آن از زمین است که همین غیربهداشتی بودن آن را نشان میدهد. متاسفانه بعضا حیوانات هم از همین آبانبارها استفاده میکنند که منجر به ایجاد میکروبهای جدید در آب میشود. این وضعیت عمومی یک آبانبار در منطقهی تاریخی بیرم است، حال بگذریم که بعضی آبانبارها به دلیل نزدیک با جاده و گذر آب از آسفالت جاده، کاملا بوی قیر گرفته بود و رنگ آنها سیاه شده بود و حتی روی آنها را لایهای از چربی فرا گرفته بود.
جلوتر که رفتیم، به شهر بیرم رسیدیم، وضعیت شهر کمی از روستاها بهتر بود. به اینگونه که در شهر یک آب شیرینکن خصوصی وجود داشت که مردم میتوانستند آب شیرین را از آن بخرند، البته به دلیل مشکل حمل و نقل این یکی از مشکلات و دغدغههای جدی مردم بود که بیآب نمانند. پرس و جو کردیم و متوجه شدیم هستند برخی افراد معدود که آب شیرین را از این آبشیرینکن خریداری میکنند و بعد در سطح شهر با قیمت بالاتر پخش میکنند ولی به دلیل قیمت بالا آب مردم فقط برای آب آشامیدنی استفادهی مستقیم از آنها آب میخرند. برای مثال وقتی پرسیدیم که چایی را با چه آبی تهییه میکنید، جواب دادند که با آب لولهکشی شهری (آب غیرشرب) این کار را انجام میدهند و همین فرایند در خصوص تهییه غذا و دیگر مصارف غیرمستقیم آب اتفاق میافتاد. برایمان جالب شد که ببینیم مردم با استفادهی اجباری از آب لولهکشی -که فقط در شهر و چند روستای خاص وجود داشت- چه مادهای را استفاده میکنند و با دستگاه DC سنج سعی کردیم، میزان مواد محلول درون آب را اندازه بگیریم و طی آزمایش فهمیدیم میزان املاح موجود در آب، چیزی در حدود عدد ۲۵۰۰ است -البته آزمایش اهالی عدد ۳۵۰۰ را نشان میداد ولی ما به همان ۲۵۰۰ اکتفا میکنیم- در رابطه با میزان محلول مجاز در آب، مقدار آن طبق استاندارد جهانی نمیتواند از ۱۰۰۰ بیشتر باشد و طبق گفتهی پزشکان، مصرف طولانیمدت آب با مواد محلول بیش از ۵۰۰مضر است. خواستیم ببینیم که پیامدهای این استفادهی مستمر از آب چیست که سری به بیمارستان مرکزی شهر زدیم. طبق آمارها نرخ سرطان مثانه در این منطقه به شدت بالا رفته و اهالی کم کم در حال دچار شدن به انواع بیماریهای گوارشی و مثانه و کلیه هستند. در راه که میآمدیم، رانندهی ماشین که خود بیرمی بود اظهار نگرانی برای بچههایش میکرد که خدانکرده آنها هم دچار همین بیماریها شوند.
از شهر کمی فاصله گرفتیم و به روستای علی آباد واقع در چندکیلومتری شهر رفتیم، آنجا هم خبری از آب شرب نبود، ولی آنجا تفاوتهایی با دیگر روستاها داشت و آن شدت استضعاف مردمان این روستا بود. به تنها آبانبار روستا سری زدیم و با زنان و بچههایی مواجه شدیم که برای برداشتن آب آمده بودند. متاسفانه در آب آن آبانبار در همان چنددقیقهی حضور ما در آنجا از لاشهی پرنده تا مدفوع گوسفند و شتر پیدا شد و اهالی برای استفاده مجبور بودند ابتدا آن را با یک تکه پارچه صاف کنند و سپس به خانه ببرند، اما آب هنوز به شدت بوی تعفن میداد که ابتکار اهالی برای حل آن قراردادن آب زیر آفتاب به مدت یک روز بود که در عین حال که مقدار قابل توجهی از آن را تبخیر میکرد، منجر به قابل استفاده شدن باقی آب میشد!
در طول این سفر با مسئولین منطقه از جمله بخشدار بخش بیرم، امام جمعه شهر بیرم و اعضای شورای شهر بیرم که صحبت میکردیم، همه میگفتند که سازمانهای بالادستی بر خلاف وعدهها هنوز قدمی در جهت پیشبرد عملیاتی حل مشکل آب بر نداشتهاند. کرامت انسانی حکم میکند، نیازهای اولیه و حیاتی انسانها در دسترس باشند تا بتوان از آن استفاده کرد، بلکه حتی برای چنین نیازهایی حتی دغدغه هم وجود نداشته باشد، چه رسد به اینکه چنین موارد اولیهای بخواهد تبدیل به یک آرزوی دست نیافتنی شود. با تمام این موارد نکتهی قابل توجه، پیگیری و روحیهی شکست ناپذیر اهالی برای حل مشکل بود. در تمام طول سفر گروهی از مردمان منطقه ما را همراهی میکردند و سعی میکردند از انواع روشهای مختلف برای رساندن حرف و حل مشکل استفاده کنند. نامهنگاریها از سال ۹۳ شروع شده است و حتی مسئله تا جایی پیش رفته که بند تخصیص بودجهی لولهکشی به منطقه از سد سلمان فارسی، در بودجهی ۹۹ گنجانده شده است ولی تا به الآن که ۶ ماه از سال ۹۹ میگذرد هنوز تخصیص اعتبار این طرح داده نشده است و هنوز به نتیجهی عملیاتی نرسیده، ما برای پیشبرد مفهوم مردمداری باید سدهای مختلف برای رسیدن حرف مردم به مسئولین را بشکنیم.
مردمان نجیب منطقه تا به الآن دست به ایجاد بحران نزدهاند و همهی روشهای قانونی برای رساندن حرفشان را امتحان کردهاند. در واقع تا به الآن اهالی اغتشاش نکردهاند ولی انواع روشهای اعتراض را انجام دادهاند. چیزی که امروز اهمیت دارد، ایجاد گفتمان «حل مشکل بدون ایجاد بحران» است، به گونهای که این اینرسی موجود در مقابل حل مشکل و مسائل مختلف بدون ایجاد بحران برداشته شود و مسائل مردم «بی بحران» حل گردد.