شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ 2024 - 04 - 27 ساعت :
» یادداشت ها » یادداشت » پازل مهارت ها؛ بررسی مهارت های لازم تشکیل خانواده و وضعیت مهارت‌افزایی در ایران
یادداشت - یادداشت ها

پازل مهارت ها؛ بررسی مهارت های لازم تشکیل خانواده و وضعیت مهارت‌افزایی در ایران

فروردین ۱۶, ۱۳۹۹ 6۰60

با گذر زمان و مدرن شدن جوامع به تدریج الگوهای ازدواج و تشکیل خانواده تغییرکرد. نقش‌های جنسیتی در خانواده با هدف تحکیم خانواده دستخوش تغییر و در گذر تاریخی، خانواده‌ی ‌گسترده۱ به خانواده‌ی هسته‌ای۲ تبدیل شد. در ادامه‌ی این تغییرات، گسست خانواده‌ی هسته‌ای، پررنگ شدن فردگرایی و اصالت لذت فرد از تبعات اجتناب ناپذیر مدرن شدن جوامع است اما مسئله‌ی حائز اهمیت و مورد بحث آن است که در جامعه‌ی اسلامی ما امر ازدواج در همه دوره ها مهم و مقدس بوده، اگر چه از تحولات دور نمانده ولی اهمیت و ضرورت خود در جامعه را از دست نداده است. 

با تغییر الگوی ازدواج و نقش‌ها در خانواده، در نتیجه نگرش به تشکیل خانواده و مهارت‌های لازم برای این امر مقدس نیز تغییر کرد. اگر فرض کنیم در گذشته هدف از ازدواج صرفاً تشکیل خانواده و رفع نیازهای جنسی و فرزندآوری بود، امروزه باید گفت هدف و نگرش به ازدواج بسیار وسیع تر و به نوعی حتی پیچیده‌تر شده است. در واقع نیم قرن قبل مهارت‌های لازم برای یک دختر و پسر در آستانه‌ی ازدواج بسیار متفاوت و در مقایسه با امروز از نظر کمی و کیفی در سطح حداقلی بود اما در زمان خود موفقیت نسبی در خانواده را در پی داشت. در حالی که امروزه اگرچه متولیان و اسباب و ابزار مهارت‌افزایی چندین برابر شده اما موفقیت مطلوب حاصل نشده است. در ادامه ابتدا مسئله و چگونگی مهارت‌افزایی در جامعه‌ی فعلی بررسی می‌شود؛ سپس به چندین مهارت مهم که در مقایسه با انبوه مهارت‌های لازم برای یک زندگی سعادتمندانه لازم است اشاره خواهد شد.

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: “هیچ بنایی در اسلام محبوب‌تر از تشکیل خانواده نیست”. مسئله‌ی پراهمیت در این‌باره این است که نهادهای مسئول رسمی و غیررسمی همچون آموزش‌وپرورش، آموزش‌‌عالی، صدا‌و‌سیما، مسجد و خانواده در زمینه‌ی فرهنگی -به‌ویژه مهارت‌افزایی- و اقتصادی تا چه میزان برای تشکیل این بنای محبوب به وظیفه‌ی خود عمل می‌کنند؟

در این بین، مهم‌ترین نهاد رسمی در امر تربیت و مهارت‌افزایی نظام آموزش‌و‌پرورش است؛ چرا که در حساس‌ترین مقطع سنی آموزش پذیری و شکل‌گیری شخصیت، افراد بخش مهمی از عمر خود و بیش از ۱۰۰۰۰ ساعت را از هفت سالگی تا هجده سالگی در مدارس سپری می‌کنند اما پس از پایان هجده سالگی و در آستانه‌ی ورود به دانشگاه و حتی در مقطع چهار ساله‌ی کارشناسی هیچ‌گونه برنامه‌ریزی منسجم و کارآمدی در راستای آموزش مهارت های لازم برای تشکیل خانواده وجود ندارد. هرچند دروسی به دانش آموزان با عنوان مهارت‌های زندگی و … آموزش داده می‌شود اما در عمل جوانان امروزی در دوران تحصیل فقط برای کسب مهارت‌های اجتماعی و شغلی تلاش می‌کنند. همین امر منجر می‌شود که افراد در اوایل سنین جوانی تنها دغدغه‌ی تحصیل و شغل را داشته باشند و مسئله‌ی تشکیل خانواده و آمادگی پذیرش مسئولیت خانوادگی در ذهن‌شان جایی نداشته باشد. با وجود آن که بسیاری از مهارت‌های لازمِ پیش و حتی پس از ازدواج را فرد باید در همین دوره که جهان‌بینی او در حال شکل‌گیری است، کسب کند.

صدا‌و‌سیما و وزارت ارشاد از دیگر نهادهای اثرگذار در مهارت‌افزایی هستند که متولی تولید و نظارت بر سریال و سینما هستند. فیلم‌ها به دلیل مخاطبان زیادی که دارند تأثیر بسزایی در شکل‌گیری فرهنگ و سبک زندگی دارند اما متأسفانه تولیدات تصویری سینما و تلویزیون در حال شکل دادن انواعی از سبک زندگی هستند که به ندرت در میان آن‌ها خانواده‌گرایی دیده می‌شود و یا در خلال موضوع به مهارت افزایی برای ایفای درست نقش‌ها در خانواده می‌پردازند. متأسفانه با بررسی روند تحول فیلم‌ها پس از انقلاب مشاهده می‌شود که به تدریج در بسیاری از موارد که مهم‌ترین آن‌ها الگوی روابط و ازدواج است، چگونه تغییرات قبح‌شکنانه صورت گرفته و نقش خانواده‌ها به حاشیه رفته است؛ برای مثال در دوره‌ای روابط دختر و پسر پیش از ازدواج در فیلم‌ها عملی خارج از عرف نشان داده می‌شد در حالی که امروزه در فیلم‌ها این گونه روابط بسیار عادی و پیش‌نیاز تشکیل خانواده نمایش داده می‌شود و یا در مشاجرات خانوادگی به جای آموزش مهارت‌های تعامل، سازش درست و … طلاق را بیش از پیش عادی‌سازی و به عنوان راه‌حل نمایش می‌دهند.

مهارت‌ها در دو بخش عمده‌ی پیش از ازدواج و پس از ازدواج قابل بررسی هستند:

خودشناسی مهم‌ترین مهارت پیش از ازدواج است. خودشناسی ابعاد مختلفی را شامل می‌شود: شناخت تیپ شخصیتی درون‌گرا یا برون‌گرا، نگرش اعتقادی، نقاط قوت و ضعف شخصیتی، مشخص کردن نگرش به زندگی و ازدواج، اهداف مدنظر در ادامه‌ی زندگی شغلی و اجتماعی، انتظارات از زندگی و همسر آینده در ابعاد مادی و معنوی و شناخت واکنش‌های رفتاری خود در مواقع هیجانی و عصبانیت و … .

ضرورت و لزوم خودشناسی از آن جهت است که پیش‌نیاز همسرگزینی است. در واقع زن و مرد در امر ازدواج باید با هم تناسب داشته باشند؛ یعنی در بعضی ویژگی‌ها کاملاً مشابه و در بعضی کاملاً متفاوت و مکمل یکدیگر باشند. خود شناسی کمک می‌کند که در انتخاب همسر آینده شخص با شناخت خوب از خود بتواند بهتر و دقیق‌تر اموری را در راستای تشخیص تناسب با فرد مقابل بررسی کند.

مهارت‌هایی که در ادامه ذکر می‌شوند پس از ازدواج اهمیت می‌‌یابند، البته این مهارت ها نیز باید پیش از ازدواج فراگرفته شوند؛ چرا که عدم آگاهی نسبت به این مهارت‌ها در دوران پس از ازدواج می‌تواند در روابط طرفین اخلال ایجاد کند.

تعامل محور اصلی و نقطه‌ی ثقل تمامی مهارت‌ها برای یک ارتباط درست بین زن و مرد است.  به این معنا که تعامل، ارتباط دو طرفه‌ی کلامی و رفتاری بین زوجین است و باید متناسب با شناخت از شخصیت، روحیه‌ها و شرایط طرف مقابل باشد نه ایده آل‌ها و انتظارات مدنظر خود فرد. در واقع تعامل مناسب بین طرفین ارتباط تنگاتنگی با ضرورت شناخت جنس مخالف، سازش، همکاری، تفاهم و خودشناسی دارد.

سازش در گذشته فقط به زنان مربوط می‌شد؛ به این معنا که زن پس از ورود به زندگی مشترک باید با همه‌ی شرایط مناسب یا غیرمناسب همسرش از جمله شرایط اخلاقی، اعتقادی و مادی کنار بیاید و هیچ‌گونه اعتراضی نداشته باشد. قطعاً این تعریفِ بسته و غیرمنعطف مغایر با جمله‌ی امام خمینی (ره) خطاب به زوج‌ها است که می‌فرمایند: “بروید با هم بسازید”.

در تصحیح تعریف غلط سازش چند نکته قابل ذکر است:

اول؛ این امر دو طرفه است و مرد و زن را شامل می‌شود.

دوم؛ پیش از سازش با هرگونه شرایط نامناسبی، باید به فکر اصلاح بود و نمی‌توان با امور مربوط به انسان که از انعطاف برخوردار است، صُلب برخورد کرد. شاید بتوان گفت در این تعریف ناقص مهارت‌افزایی جایی نداشته است و به همین دلیل اصلاح معنایی پیدا نمی‌کند.

سوم؛ طبق آن چه که در قرآن نیز آمده در پایداری زندگی زناشویی هم استثناء وجود دارد و برای سازش نیز باید حدی قائل شد؛ در حالی که در تعریف غیرکامل از سازش این امر تحت هر شرایطی باید تا پایان عمر به ویژه برای زن صورت گیرد و طلاق در هر صورتی ناپسند است.

سازش در کلام امام (ره) که حضرت آیت الله خامنه‌ای نیز می‌فرمایند: “معنای خیلی عمیقی دارد” را می‌توان در سه بُعد تعریف کرد:

یک، رشد فردی؛ به این معنا که فرد انعطاف‌پذیر باشد و با مدارای به‌جا در برابر طرف مقابل خودش را بسازد.

دو، ساخت زندگی مادی؛ با مشورت، همراهی و همکاری، خانه و زندگی را بسازید.

سه، رسیدن به اهداف معنوی؛ با همدیگر یک زندگی با آرامش و معنویت را بسازید.

تفاهم به معنای فهم مشترک و درک متقابل است و نسبت ظریفی با سازش و تعامل دارد. اغلب افراد در تعریف نادرستِ فردگرایانه از تفاهم به دنبال همسری هستند که همه شرایط‌شان را بپذیرد و خود را منطبق با آن‌ها کند و این را تفاهم قلمداد می‌کنند؛ در حالی که در اصل، کلمه‌ی تفاهم باید از طریق درک متقابل اتفاق بیفتد نه آن که این فهم مشترک به صورت ذاتی وجود داشته باشد که این امر در عمل محال است.

شناخت جنسیتی؛ زن و مرد در زمینه‌های روحی، شخصیتی، جسمی و … تفاوت‌هایی دارند و شناخت این تفاوت‌ها در جنس مقابل امری ضروری است. در هر یک از طرفین به دلیل عدم شناخت این تفاوت‌ها در تعامل‌های دو طرفه انتظار و توقع‌هایی ایجاد می‌شود که در صورت برآورده نشدن، نارضایتی از همسر به وجود می‌آید. برای مثال عموم زنان محافظه‌کار و عموم مردان ریسک پذیرند، مردان کلی‌نگر و زنان جزئی نگرند، نحوه‌ی ابراز محبت در زنان و مردان متفاوت است، نحوه‌ی درست برخورد در مواقع عصبانیت و ناراحتی برای مردان و زنان متفاوت است و … .

مهارت‌های جنسی؛ به گفته‌ی کارشناسان و آمارهایی که در مقاطع گوناگون و شهرهای مختلف اعلام شده، درصد قابل توجهی از طلاق‌ها به علت مشکلات زوج‌ها در مسائل جنسی بوده است؛ در حالی که براساس پژوهش‌های انجام شده توسط کارشناسان مربوطه بسیاری از مشکلات با مهارت‌افزایی درست قابل حل بوده‌اند. کاری که امروزه در این راستا انجام می‌شود این است که زوج‌ها پیش از عقد باید به مراکزی مراجعه کنند و مراکز طی یک روز و در عرض دو الی سه ساعت باید تمامی مهارت‌ها را به زوج‌ها آموزش دهند ولی نتیجه‌ای که در عمل حاصل شده نشان می‌دهد این روش کاملاً ناکارآمد است. در حالی که امروزه همه‌ی افراد از طریق رسانه‌ی شخصی امکان دسترسی به آموزش‌های غیررسمی را دارند و آموزش از این طریق احتمال افزایش انحرافات جنسی را چندین برابر می‌کند. مهارت‌افزایی مناسب در این زمینه به چند طریق قابل حل است؛ اول آن که آموزش این مهارت‌ها پیش از ازدواج توسط وزارت بهداشت سازماندهی شده‌تر از مدل فعلی اجرا شود. دوم، از نظر فرهنگی ضرورت توجه به فراگیری مهارت‌های جنسی زناشویی از طریق درست در جامعه فراگیر شود؛ مانند استفاده از بسته‌های آموزشی که توسط مراکز معتبر منتشر می‌شود، تابو ندانستن مراجعه به پزشک یا مراکز در این زمینه در صورت بروز مشکل و … .

ازدواج همچون پازلی است که هر مهارت و یا هر یک از مواردی که در مسیر تشکیل خانواده اثرگذار است تکه‌ای از این پازل را تشکیل می‌دهد و قرارگیری درست تکه‌ها در کنار هم است که زندگی سعادتمندانه را رقم می‌زند. تکه‌های مهارتی در عین ارتباط نزدیک به هم بخش بزرگ و مهمی از این پازل را پر می‌کنند. محقق شدن این امر نیازمند آن است که متولی هر مهارت اعم از رسمی مانند نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی، رسانه‌ها و غیررسمی مانند خانواده و جامعه، مسئولیت خود را برای تشکیل این بنای مقدس به نحو احسن انجام دهد. درکنار وظایفی که بر عهده‌ی دیگر افراد و نهادها است، لازم است جوانان نیز خود نسبت به فراگیری مهارت‌های لازم تلاش کرده و دغدغه‌مندانه به ‌دنبال مهارت‌افزایی باشند.

معصومه زورمند، مسئول اسبق خواهران و عضو شورای سیاستگذاری حوزه زنان اتحادیه

به این نوشته امتیاز بدهید!

Admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×
    ورود / عضویت