سال ۸۸ شروع طوفانی تحریمها بود/ مردم همیشه پای انقلاب هستند.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، ایران همواره با مسائل مختلفی در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بوده؛ مسائلی که در پی خود حوادث و اتفاقات زیادی به همراه داشته و یکی از آنها فتنهای بزرگ در سال ۱۳۸۸ بوده است. فتنه ۸۸ دارای ابعاد مختلفی بود که در نهایت با حضور مردم، ختم به حماسهای پرشور در ۹ دیماه شد. حماسه مردم در این روز قدرت بینالمللی ایران را افزایش داد و دوباره ثبات و امنیت را به کشور بازگرداند؛ اما در هشت ماه آشوب و فتنه، اتفاقات زیادی رخ داد که بازبینی آنها حقایق تلخی برملا میکند. برای تبیین و تشریح ابعاد این فتنه گفتوگویی با دانشور خدابندهلو دبیر سیاسی اتحادیه دفتر تحکیم وحدت انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
فتنه ۸۸ چه هدفی داشت؟
فتنه ۸۸ یکی از نقاط مهم در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. قرار بود با برنامهریزی گسترده، نظام را سرنگون کنند و حکومت دیگری بر سر کار آورند؛ اما برخی اعتقاد دارند اتفاقات سال ۱۳۸۸ بر سر اختلاف دو جریان سیاسی بود، در حالی که شواهد و قرائن نشان میدهد اتفاقات سال ۱۳۸۸ دعوای داخلی نبوده؛ بلکه توطئهای با حمایت کشورهای خارجی بوده و جریانی خاص در داخل نیز از آن حمایت کرده است. حمایت بیرونی کشورهای خارجی بر مبنای مقابله با نظام مبتنی بر عقلانیت اسلامی بوده که البته ریشهیابی این اتفاقات به سالهای قبل مربوط میشود.
در سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ شاهد بودیم دولت اصلاحات و طرفهای خارجی برای نابودی برنامه هستهای ایران به توافق رسیده بودند؛ اما انتخابات سال ۱۳۸۴ مانع از انجام این کار شد؛ زیرا محمود احمدینژاد به عنوان منتخب مردم روی کار آمد. بعد از آن عقبنشینی تیم خاتمی و پیشروی گسترده تیم احمدینژاد در مذاکرات هستهای اتفاق افتاد. جرج بوشِ پسر هم در آخرین مصاحبه دوران خود گفته است: «ما با اصلاحطلبان برای توقف برنامههای هسته ای و اتمی ایران به توافق رسیده بودیم؛ اما دولت احمدینژاد همهچیز را به ریخت.»
مقامات آمریکایی هم بارها گفته بودند به کمک اصلاحطلبان، فعالیتهای هستهای ایران را متوقف کردهایم. همچنین دولت خاتمی خاماندیش بود که فکر میکرد میتواند با بوش، کار خود را پیش ببرد.
اوباما نسبت به بوش محافظهکارتر بود، تیم مذاکرهکننده احمدینژاد نیز در مذاکره با دولتهای غربی اهل باج دادن نبود و توانست آنها را به عقب براند.
مدعیان جریان اصلاحطلبی و اعتدالیون وقتی چنین اوضاعی را دیدند که محبوبیت دولت در بین مردم بالا رفته به دنبال اقداماتی رفتند و اخلال عظیمی در کشور ایجاد کردند. پیامی برای اوباما توسط همین جریان خاص فرستاده شد تا مذاکرات را متوقف کند. به آنها گفتند بعد از اینکه دولت را گرفتیم امتیازات بیشتری میدهیم که در دولت حسن روحانی همین اتفاق افتاد؛ اما قطع مذاکرات چه زمانی اتفاق افتاد؟ تا اکتبر ۲۰۰۸ یعنی مهرماه ۸۷ مذاکرات به خوبی پیش رفته بود و طرفهای غربی هم به این مذاکرات نیاز داشتند؛ اما به صورت ناگهانی در اوایل زمستان ۸۷ مذاکرات قطع شد و دلیلی هم برای آن بیان نشد.
بعد از فتنه ۸۸ و دستگیری عوامل فتنه تازه متوجه شدیم علت قطع مذاکرات، ارسال پیام از طریق عوامل داخلی به بیرون بود. اوباما فهمیده بود که باید مذاکرات را متوقف و تحریمها را بیشتر کند. تحلیلشان این بود که ادامه مذاکرات منجر به قدرتمند شدن دولت در آستانه مذاکرات خواهد شد و دستاوردی برای انتخابات ریاست جمهوری دولت محسوب میشود.
تحریمهای اولیهای از اوایل انقلاب داشتیم؛ اما سال ۸۸ شروع طوفانی تحریم ها بود. وقتی به ۱۰ سال قبل برمیگردیم، میبینیم تحریمها به صورت نقطهای و پیاپی اتفاق میافتاد، این امر حاصل ارسال پیام جریانی خاص از داخل کشور به دولتهای غربی بود.
غرب متوجه شد با هیچ قدرتی یارای ایستادگی در برابر ایران را ندارد و تقریباً به بنبست رسیده است؛ اما با اتفاقات ۸۸ منتظر نتایج انتخابات ماندند. جریانی خاص وقتی در انتخابات شکست خورد با فرستادن پیام به دولتهای غربی خواستار تحریمهای فلجکننده علیه ایران شد. فکر میکردند با فشار اقتصادی و تحریمهای فلجکننده، مردم از دولت ناراضی میشوند و کشور به سمت مذاکره پیش میرود؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد.
عامل داخلی مثل محسن مخملباف ۳۰ آبان ۸۸ با حضور در واشنگتن گفت: «ما به دولت اوباما امیدوار هستیم و میخواهیم از معترضان ایرانی پشتیبانی کند.» در واقع جنبش سبز از تحریمهای اقتصادی به طور همهجانبه حمایت کرد.
مردم در ۹ دی دارای چه نقشی بودند؟
مردم همیشه در نقاط حساس تاریخی مرام خود را نشان دادند و دفاع از اصل انقلاب را ثابت کردند. مردم وقتی آشوب ها را دیدند، فتنه را بهخوبی تشخیص دادند. بعد از گذشت ۸ ماه از اغتشاشات کشور، مردم در ۹ دی عملکرد خوبی را از خود برجای گذاشتند. البته قبلتر نیز مردم در استانهای دیگر به خیابانها رفتند؛ اما در روز نهم دی ماه ۱۳۸۸ همه پای کار آمدند و از اصل انقلاب دفاع کردند.
با این حال برخی مسئولان قدر مردم را نمیدانند. اتفاقات بنزینی اخیر، امید بستن به غربیها، معطل نگه داشتن اقتصاد و گره زدن معیشت مردم به خارج از کشور، اقداماتی بوده که نارضایتی ملت را در پی داشته است؛ با این حال مردم همیشه پای انقلاب هستند، هرچند گلههایی دارند.
بعد از فتنه ۸۸ چرا مردم دوباره در انتخابات ریاست جمهوری به اصلاحات اعتماد کردند؟
پاسخ به این سؤال دو بخش دارد؛ بخش عمدهای از انتخابهای نادرست مردم بهدست جریان انقلابی و با تبیین نادرست و شفاف نکردن مسائل رقم میخورد. اتفاقات سال ۸۸ هنوز برای مردم بهخوبی روشن نشده که کدام جریان در این فتنه دست داشته است. جریان انقلابی در مورد این موضوع با مردم صحبت نمیکند. البته باید گفت این طیف حرف مردم را درک میکند، در حالی که جریان اصلاحطلب، اشرافیگری و مردمستیزی دارد. اصلاً مردمداری جزو ویژگیهای جریان انقلابی است.
پاسخ دیگر به این سؤال این است که اصلاحطلبان با ایجاد دوقطبی در برهههایی مثل انتخابات بر ذهن عامه مردم تأثیر میگذارند. آنها با شادیهای کاذب سعی میکنند مردم را تحریک کنند و با وعدههای پوچ که هیچ پشتوانهای ندارد، آنهارا فریب میدهند و بازیچه امیال سیاسی خود میکنند.
در ۴۰ سال اخیر نقش کدام جریان در بزنگاههای مهم انقلاب پررنگ بوده است؟
این موضوع گذشتهای دارد که با استفاده از همان میتوان آیندهنگری داشت و فهمید کفه ترازو به سمت کدام جریان سنگینی میکند. باید گفت جریان انقلابی در مواقع حساس هزینه داده است، مثل حوادث سالهای ۱۳۷۸، ۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ همه هزینهها و توهین شنیدنها به دوش جریان انقلابی بوده که اتفاقاً جریان مقابل برای آنها هزینهسازی کرده است.
جریانهای مدعی اصلاحات همیشه سعی داشتهاند در برهههای حساس از رهبر معظم انقلاب هزینه کنند. آنها همیشه برای رهبر معظم انقلاب هزینهسازی کردهاند. در جریان روند بررسی FATF و CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام، عدهای از نمایندگان به رهبر معظم انقلاب نامه نوشتند و گفتند: «شما به این مسائل ورود کنید.» منطق هم نمی پذیرد که نمایندگان مجلس برای رسیدگی به این لوایح، نامهای به مقام معظم رهبری بنویسند. معاون حقوقی رئیس جمهور گفته است: «عمداً تصویب این لوایح را به تعویق انداختیم؛ چون می دانیم تصویب نمیشود.»
آنها خودشان میدانند چه بلایی قرار است بر سر کشور بیاید. جریان رسانهای آنها شروع به کار کرده و هجمه وارد میکند تا زمانش فرا برسد. وقتی افکار عمومی به سمتی رفت که به تصویب لوایح FATF و CFT راضی شد، آنوقت این لوایح نیز تصویب میشود؛ اما در مواقع خاص، این جریان انقلابی بوده که در میدان پیروز شده است. افراد در این پیروزیها خود را به خوبی نشان دادهاند.
در سالهای اخیر افرادی بودهاند که از قطار انقلاب پیاده شدهاند. پیش بینی میشود در آینده حتماً کفه ترازو به سمت جریان انقلابی سنگینی کند. با آگاهیبخشی درست به مردم و مشارکت بالای مردم شوراهای شهر و مجلس، کفه ترازو سنگینتر خواهد شد.
چرا نیروهای انقلابی اتحاد ندارند؟
دلایل این نبود اتحاد بین نیروهای انقلابی متعدد است. مقصر اصلی خود نیروهای انقلابی هستند که باید به دنبال راهحلی برای این موضوع باشند. البته موج خوبی در دوره ریاست جمهوری قبل به راه افتاد که اکنون در سطح کشوری و استانی وجود دارد. البته نیروهای انقلابی ضربههای زیادی از این عدم اتحاد خوردند.
به احتمال زیاد در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، فهرست جوانگراها را خواهیم داشت. با استفاده از تجربیات سالهای قبل باید جوانگرایی انجام شود. جوانهایی باید سر کار بیایند که توانایی کار کردن داشته باشند.
مسئولان در قبال مردم چه وظیفهای دارند؟
دولتهای مختلف دو راهبرد ناموفق برای مقابله با تحریمها داشتهاند. راهبردها این بوده که تحریمها را دور بزنیم یا برداشته شوند. این دو راهبرد ناموفق و بیتأثیر گریبانگیر دولتهای ایران بوده است. دولتی نداشتیم که اعتقاد کاملی به بیاثر کردن تحریمها داشته باشد. مردم خسته شدند از اینکه به امید مذاکره، کاری انجام شود. ارتباط ایران با کشورهای دیگر خوب بوده و اکنون هم اوضاع خوبی دارد. رهبر معظم انقلاب و جریانهای دیگر مشوق ارتباط گسترده با دنیا بودهاند.
راهبرد اول یعنی دور زدن تحریمها، کوتاه مدت است و به دلیل غیرشفاف بودن و شناسایی شدنش، مشکلاتی ایجاد میکند. جریان خاصی هم به دنبال این است که با تصویب لوایحی، این راهها مشخص شود. دلسوز دولت هستیم چون نمیخواهیم بعد از تصویب لوایح FATF و CFT بگویند هیچ چیزی به دست نیاوردیم.
مصونسازی کشور از تحریم، راه پیروزی است. در واقع تنها راهبردی که میتوانیم داشته باشیم همان بیاثر کردن تحریمها و مصونسازی کشور از ضربات اقتصادی است. مسئولان دولتی باید به سمت این برنامه بروند. اگر بتوانیم کشور را به مدیرانی بسپاریم که سیاستهای نظام را باور دارند، موفقیتهای زیادی به دست میآوریم. اگر بیاثر کردن تحریمها را راهبرد خود قرار دهیم حتماً موانع مختلف داخلی و خارجی را از بین میبریم؛ چون تحریمهای خارجی ۲۰ تا ۲۵درصد بر کشور تأثیر دارد؛ اما جریان لیبرال بر اقتصاد سوار است.
راه تغییر مسیر فعلی کشور چیست؟
قابل قبول نیست که اتفاقات بنزینی بدون هماهنگی رئیس جمهور انجام شده باشد. این اتفاق حامی هم نداشته است. زمان احمدینژاد علاوه بر بنزین دیگر حاملهای انرژی نیز گران شدند و افزایش قیمت داشتیم؛ اما چرا اتفاقی نیفتاد؟ چون اقناع عمومی صورت گرفته بود.
مردم ما متوجه برخوردهای عمدی این دولت شدهاند. هر موقع انقلاب نیاز به مردم داشته باشد آنها حضور خواهند یافت. جریان انقلابی باید با مردم صحبت کند تا بصیرت آنها افزایش یابد. البته نهم دی امسال حضور مردم بیشتر از گذشته بود. دولت بعضی مواقع با مردم نامهربان بوده است. برای تحلیل حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز باید به حضور مردم در ۹ دی و ۲۲ بهمن نگاه کنیم. با این حال دانشجویان ضربه زیادی از اقدامات دولت خوردهاند؛ اما همچنان صندوق رأی، راه تغییر است. سیاستگذاری را باید به اهلش سپرد تا قطار انقلاب در مسیر خودش بماند.